شهید امیر حاجی امینی – هر روز با یک شهید 1
آگوست 17, 2020
شهید سید محمد حسین علم الهدی – هر روز با یک شهید 3
آگوست 20, 2020
نمایش همه

شهید علی اکبر شیرودی – هر روز با یک شهید 2

*** هزینه مطلب : 5 صلوات برای شادی شهداء (فراموش نشود)***

خلبان علی‌اکبر قربان شیرودی در دی‌ماه ۱۳۳۴ در روستای بالا شیرود از توابع شهرستان تنکابن در خانواده‌ای کشاورز و متدین دیده به جهان گشود.

علی‌اکبر قربان شیرودی، در سال ۱۳۵۱ به دورهٔ مقدماتی آموزش خلبانی وارد گردید و پس از مدتی برای گذراندن دورهٔ کامل، به پادگان هوانیروز اصفهان منتقل شد. با اتمام دوره خلبانی بالگرد جنگنده بل ای‌اچ-۱ کبرا به استخدام ارتش درآمد. در این ایام با احمد کشوری، که از هم استانی‌هایش نیز بود، آشنا شد. در غائله کردستان و در ۲۴ سالگی به‌عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. شیرودی در جنگ پاوه نیز نقش تعیین‌کننده‌ای درگرفتن این شهر ایفا کرد. با شروع جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹به منطقهٔ کرمانشاه رفت و در روز اول جنگ در طول ۱۲ ساعت پرواز چندین عملیات را راهبری کرد و به همین علت در ۸ مهر ۱۳۵۹ از ستوانیار سوم خلبان به درجهٔ سروانی ارتقا یافت.

وی در مصاحبه ای که در مجله پیام انقلاب منتشر شد، علت زنده مانده اش را پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از 360 خطر مرگ مشیت و عنایت الهی عنوان می کند.

شهید بزرگوار در دهم اسفندماه سال آخرین حضور شیرودی در عملیات بازی دراز دشت ذهاب صورت گرفت. خلبان‌یار احمد آرش، که به همراه شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، در مورد چگونگی کشته شدن وی می‌گوید: در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم ناگهان گلوله یکی از تانک‌های عراقی به هلی‌کوپتر ما اصابت کرد. زمین و آسمان دور سر ما چرخیدند. در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به تانکی که شلیک کرده بود نشانه رفت و آن منهدم کرد. من بی‌هوش شدم و چون به هوش آمدم، دیدم از هلی‌کوپتر بیرون افتاده؛ بین تانکهای خودی و دشمن سقوط کرده بودیم. او را صدا زدم اکبر اکبر! اما جوابی نداد. در همان لحظه اول شهید شده بود. گلوله از پشت کتف اصابت کرده و از جلوی سینه‌اش خارج شده بود. با تن زخمی به راه افتادم، لحظاتی بعد هلی‌کوپتری برای نجات ما آمد و مرا به بیمارستان پادگان آورد.

در تیرماه ۱۳۸۹، احداث یادمان وی در منطقهٔ بازی دراز در کرمانشاه آغاز شد. بنای یادبودی نیز در شهر تنکابن برای بزرگداشت وی احداث گردیده‌است.

از وی ۲ فرزند به نام عادله و ابوذر از همسر دوم که در هنگام شهادتش ۴ ساله و یک‌ساله بودند و آناهیتا که فرزند ارشد اوست از همسر اول به یادگار مانده‌است

اطـلاعات مـزار

محل مزار شهید : امام زاده حسین

شهر محل دفن : تنکابن

شماره و ردیف : محوطه امام زاده

تصاویر شهید علی اکبر شیرودی


وصیت نامه شهید علی اکبر شیرودی

هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.

اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم.

خلاصه ای از زندگینامه:

مبارزه با اشرار
در آغاز انقلاب، استکبار چون شکست ایادی خود را به چشم می‌دید، تحرکاتی را در غرب کشور انجام داد. شهید شیرودی از همان ابتدا، پروژه‌های عملیاتی را علیه این خود‌فروختگان و مزدوران آغاز کرد. دلاوری‌های این رادمرد راستین اسلام، تجسمی از ایمان و اراده و تخصص بود.
نقش شیرودی در سرنگونی اشرار و ضد انقلاب، انکارناپذیر است و حماسه‌ها، رشادت‌ها و دلاوری‌های این خلبان قهرمان همواره در خاطره‌ها باقی می‌ماند. در غرب کشور، شهید شیرودی همراه با شهید “کشوری” و شهید “سهیلیان” چنان قهرمانی‌هایی از خود نشان داد که شهید تیمسار “فلاحی” او را ستاره غرب کشور نامید.
وی در پیروزی‌های جنگ به‌ویژه تپه‌های “مِیْمَک”، “سر پُل ذَهاب” و “بازی دِراز” نقش ارزنده‌ای داشت.

در آرزوی شهادت
لحظه وصل عبد به معبود، عاشق به معشوق و نیستی به بی‌نهایت، آن‌چنان زیبا و دل‌انگیز است که افلاکیان عاشق هشت سال دفاع مقدس، همواره به‌دنبال چشیدن لذت چنین وصلی بودند. آنان بی‌هیچ ترس و واهمه‌ای به زیر آتش گلوله‌های دشمن رفته و عاشقانه وجود خویش را در دفاع از حیثیّت و شرف کشور و اسلام عزیز فدا می‌کردند.
شهید شیرودی یکی از رزمندگان دلیر و وارسته‌ای بود، که همواره در جبهه، عاشقانه می‌جنگید و حماسه خلق می‌کرد. او تمام مأموریت‌هایش را به امید شهادت شروع می‌کرد، آن چنان که خود می‌گوید: «در هنگام رفتن به مأموریت حالت یک عاشق را دارم که به طرف معشوق می‌رود و در هنگام بازگشت، با وجود موفقیت غمگینم، چون احساس می‌کنم هنوز آن‌طور که باید، خالص نشده‌ام تا مورد قبول دعوت خدا قرار گیرم.»

بهترین خاطره
شهید شیرودی دو هفته قبل از شهادت، بهترین خاطره خود را چنین تعریف می‌کند: «اوایل جنگ بود، عراق در یکی از جبهه‌ها با ۳ لشکر کامل حمله کرد. ما با کم‌ترین وسایل و نفرات، این ۳ لشکر را همراه با ۸۰% وسایلشان از بین بردیم تا آن‌جا که باقی‌مانده اندک نفراتشان نیز مجبور به فرار شدند و این بهترین خاطره من است که در ۲۴ ساعت مقاومت مردانه، عراق را از آن فکری که سه روزه می‌خواست به تهران برسد آن‌چنان پشیمان کردیم که دیگر راهی برایش باقی نمانده بود.»

بالاترین پروازهای جنگ
شهید شیرودی پس از پیروزی انقلاب بیشتر اوقات زندگیش را در مبارزه با منافقان کوردل، و با شروع جنگ تحمیلی نیز در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل سپری کرد. وی با پیشنهاد هر مأموریتی فورا آن را پذیرفته و جهت انجام سریع مأموریت، خود را آماده می‌کرد.
او آن‌چنان خود را وقف دفاع از اسلام کرده بود که با شنیدن خبر بیماری فرزندش، جبهه را ترک نکرد. او در مدت نبردش بیش از بیست هزار مأموریت انجام داد به‌طوری که یکی از بالاترین پروازهای جنگ را در دنیا داشته و بارها از خطر گلوله‌های دشمن جان سالم به در برد.
هلی‌کوپترهای وی بیش از چهل‌بار مورد اصابت گلوله‌های مزدوران قرار گرفت. البته عنایت و لطف حق‌تعالی بدرقه راه مردان الهی است که زیر آتش دشمن هم‌چنان راست قامت و استوار از دین اسلام دفاع می‌کنند.

رد درجه‌های تشویقی
شهید شیرودی در مدت خدمتش در ارتش بارها مورد تشویق و ارتقاء درجه قرار گرفت، امّا او که برای کمک به اسلام و قرآن می‌جنگید و هدفی الهی داشت، هیچ کدام از آن‌ها را قبول نکرد.
وی جهاد و دفاع از اسلام را وظیفه شرعی هر مسلمان و ادای تکلیف می‌دانست. از این‌رو در نامه‌ای خطاب به فرمانده پایگاه هوانیروز کرمانشاه، درجه تشویقی خود را پس‌داد. او در این نامه چنین گفته است: «اینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می‌باشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ‌ها شرکت نموده‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته‌ام [از این‌رو] تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده‌اند، پس‌گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که قبلاً بوده‌ام برگردانید».

ولایت‌پذیری
شهید شیرودی دو روز قبل از شهادت در مصاحبه با خبرنگاران رسانه‌های خبری، کمک‌گیری از امدادهای غیبی را علت توانایی وارد ساختن کوبنده‌ترین ضربات به قوای دشمن عنوان کرد، و از آنان خواست برای درک بیشتر امدادهای غیبی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بیایند تا چهره نورانی رزمندگان اسلام را از نزدیک ببینند.
هنگامی‌که مصاحبه‌کنندگان از وی تقاضا کردند که محدوده جغرافیایی پروازهای آینده‌اش را ترسیم کند، به آنان گفت: «بهتر است نقشه‌های دنیا را نگاه کنند؛ زیرا اگر امام خمینی فرمان دهد در هر نقطه جهان که مرکز کفر است می‌جنگم». این شهید بزرگوار با این جمله عمیق و کوبنده، اطاعت محض خود را از مقام ولایت به گوش جهانیان رساند.

نماز اوّل وقت
شهید شیرودی که در مکتب تعالی‌بخش اسلام پرورش یافته بود، از همان اوایل نوجوانی به نماز اوّل وقت اهتمام بسیار داشت، به‌طوری که در مصاحبه خبرنگاران خارجی، با شنیدن “اللّه اکبر” و اذان مغرب مصاحبه را نیمه‌تمام گذاشت و به طرف مسجد رفت تا نماز را اقامه کند. خبرنگاران به زبان انگلیسی و آلمانی می‌پرسیدند که چه اتّفاقی افتاده و با دوربین و سایر وسایل به دنبالش ‌رفتند. او لحظه‌ای سرش را برگرداند و گفت: اللّه، مسجد و به سرعت از آن‌جا خارج شد و در مسجد وضو گرفت و مانند همیشه با رزمندگان به نماز ایستاد.

لحظه وصال
هشتم اردیبهشت سال ۶۰، به شهید شیرودی خبر دادند که تانک‌های عراقی به طرف دشت “ذَهاب” در حرکتند. وی به دلیل تاریکی شب نتوانست به طرف منطقه عملیاتی حرکت کند، از این‌رو آن شب را به نماز ایستاد و در دل تاریکی شب با یگانه معبود به راز و نیاز مشغول شد. او نماز صبح را با آرامش به پایان رساند. و سپس به طرف منطقه درگیری حرکت کرد.
در ساعت شش صبح با انهدام چندین تانک از نیروهای دشمن، هلی‌کوپتر وی مورد اصابت گلوله قرار گرفت و دست تقدیر، لحظات پربار عمر او را تاراج کرد و آستان قدس الهی پذیرای روح ملکوتیش شد.
هنگامی که خبر شهادت او را به امام(رحمه‌اللّه) دادند، وی پس از سکوتی طولانی فرمودند: «شیرودی آمرزیده شده است».

شهید شیرودی از نگاه شهید چمران
شهید دکتر چمران نماینده حضرت امام رحمه‌الله در شورای عالی دفاع، با تمجید از رشادت‌ها و دلاوری‌های شهید شیرودی و قدرت مانور او در مأموریت‌هایش، چنین می‌گوید: «من خاطرات بسیاری با شهید شیرودی دارم و از روزهای اولی که در کردستان شروع به نبرد کردیم وی از طرف هوانیروز با ما هم‌کاری می‌کرد. او یکی از خلبانانی بود که واقعا از ستاره‌های درخشان مبارزات کردستان بود. به‌خاطر دارم که با هلی‌کوپتر خود مثل یک جت عمل می‌کرد.
هنگام هجوم به دشمن، بدنه هلی‌کوپتر را کج می‌کرد و به‌صورت مایل، شیرجه می‌رفت. دشمن را زیر رگبار گلوله می‌گرفت و با آن وحشتی که در درون دشمن ایجاد می‌کرد بزرگ‌ترین ضربات را به آنان می‌زد. زمانی‌که نیروهای ارتش در نزدیکی شهر “سَقِّز” در محاصره و کمین دشمن قرار گرفته بودند، وی با تاکتیک‌های شجاعانه توانست آنان را از کمین دشمن نجات دهد».

نیروی هوایی از دیدگاه مقام معظم رهبری
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرداران بزرگی همچون شهید شیرودی، شهید کشوری، شهید سهیلیان، شهید سرلشکر عباس بابایی، شهید سرلشکر علیرضا یاسینی، شهید سرلشکر مصطفی اردستانی و شهید سرلشکر منصور ستاری را در خود جای داده است.
مقام معظم رهبری در توصیف فداکاری‌های این نیرو فرموده‌اند: «خلبانان شکاری ما، یک برجستگی‌هایی نشان دادند و فداکاری‌هایی کردند که زبان عاجز است از این‌که بتواند در عبارات کوتاه، حقایقی را که در میدان جنگ از این عزیزان بروز کرده، توصیف کند. من فراموش نمی‌کنم آن روزهایی را که شدت جنگ و در بحبوحه‌های حوادث تلخ، خلبان‌های ما در آسمان چه فداکاری‌هایی کردند و این‌ها جزو پرونده معنوی و ذخیره الهی و آسمانی نیروی هوایی در سخت‌ترین دوران آزمایش‌های این ملّت ثبت است»

2 دیدگاه

  1. محمد گفت:

    عرض سلام و ادب
    بسیار عالی، ممنون بابت زحماتتون

  2. ناهید گفت:

    سلام
    خیلی ممنون بابت این اطلاعات، این شهید در هر قسمت زندگی دلیرانه ترین تصمیمات رو گرفته، باعث افتخار هست زندگی در کنار وجود خاطرات این شهید